پس از 15 سال در اپرا ، مارتا پرویت مزرعه ای را در کنتاکی اداره کرد

[ad_1]

“هیچ وقت دیر نیست” مجموعه جدیدی است که داستان افرادی را روایت می کند که تصمیم می گیرند رویای خود را با شرایط شخصی دنبال کنند.


آیا این مورد را درباره خواننده اپرا که کشاورز شد شنیده اید؟

هیچ خط سوراخ شده ای وجود ندارد. فقط قبل از سحر بیدار می شود ، طاس و 150 تلیسه ، و یکی با چشم صورتی و هزاران واقعیت دیگر از وجود جدید مارتا پرویت.

این برنامه نبود. با بزرگ شدن در مزرعه خانوادگی در ورسای کن ، دو قرن گاو ذرت و یونجه و پرویت ، برنامه این بود: من ترک می کنمبه

او به دنبال اشتیاق خود برای اجرای آواز و اپرای کلاسیک 15 ساله ، با اپرای ناکس ویل ، اپرای ریچموند کاپیتول در ویرجینیا و اپرای شارلوتسویل در ویرجینیا به اجرای برنامه پرداخت و در این راه مدرک کارشناسی ارشد در اجرای آواز گرفت. اما گاهی شورها کوچک می شوند و گاهی درهای انبار به عقب باز می شود.

در 33 سالگی ، پس از مرگ ناگهانی پدرش در سال گذشته ، خانم پرویت به خانه بازگشت. به نظر نمی رسید کاری را که او در این سالها انجام می داد ، انجام دهد. اما در آنجا ، زیر آسمان وسیع کنتاکی ، متوجه شد که چیزی تغییر کرده است. (مصاحبه زیر ویرایش و تلخیص شده است.)

از زندگی اپری که قبل از این تغییر داشتید بگویید؟

من از طریق گروه کر در دبیرستان وارد اپرا شدم. هیجان آواز خواندن با یک ارکستر ، ارتعاش در استخوان های شما ، تا کاملاً از نظر شخصیت و کاملاً از ذهن شما خارج شود. دیگری شبیه آن وجود ندارد.

اما مواردی در صنعت وجود دارد که من از نظر سیاسی و فرهنگی آنها را دوست نداشتم. به استثنای چند مورد ، من فکر می کردم دنیای اپرا روی یک مدل تجاری قدیمی و نخبه کار می کند. من چند سال پیش شروع به عاشق شدن کردم.

آیا تا به حال به کشاورزی فکر کرده اید؟

این مزرعه از حدود 1780 در خانواده بوده است. پدرم از زمانی که می توانست راه برود کشاورز بود. او می تواند هر کاری انجام دهد: ساخت خانه ، تعمیر ماشین آلات ، مراقبت از سطح pH خاک ، لوله کشی و کارهای برقی. کشاورزی هرگز برای من مناسب به نظر نمی رسید ، تا حدی به این دلیل که من فکر نمی کردم بتوانم انجام دادن سپس. من یک زن هستم ، 5’6 “- این مقدار زیادی بود.

پس از مرگ او در ژوئن 2020 ، من دوباره در خانه زندگی می کردم تا در کنار مادرم باشم و این کرم کوچک در مغز من شروع به کار کرد: “زنان همچنین می توانند کشاورز باشند. شاید اکنون قوی نباشید ، اما شاید انداختن یونجه یونجه شما را قوی کند.

چه چیزی باعث شد از این فرصت استفاده کنید؟

من همیشه می دانستم که سرانجام مزرعه را به ارث می برم و این برای من بسیار مهم است که مزرعه باقی بماند. چه کسی می داند کدام توسعه دهنده آن را خریداری کرده و آن را به بخش یا مرکز خرید تبدیل می کند؟

شروع کردم به فکر کردن ، اگر این برای من خیلی مهم است ، چرا آن را قبول نکنم؟ چرا من نه؟ من اخیراً در مورد چیزهایی مانند کشاورزی احیا کننده یا تعداد زیادی مواد شیمیایی که باید در مخلوط اسپری شود ، تحقیق کردم.

چگونه شروع کردید؟

در چند روز اول ، من صبح زود بیدار می شدم و با مدیر مزرعه مان ، شرمن ، بیرون می رفتم. در ابتدا ما فقط گاوها را با هم تغذیه می کردیم ، و سپس من تمام روز با او شروع به کار کردم.

من شروع کردم به دوست داشتن او. اگر جنبه ای از کشاورزی وجود دارد که دوست ندارید ، باید به زودی کار متفاوتی انجام دهید. قوی تر شدم. و من آموختم که من بسیار خوش بین هستم ، که خوب است ، زیرا کشاورز باید باشد.

چگونه شجاعت پیدا کردید که وارد این پروژه بزرگ شوید؟

پدرم یکبار به من گفت: “وقتی کارهایی را باید در مزرعه انجام داد ، فقط باید آنها را انجام دهید. چاره ای نیست. “این درست است و من آموخته ام که برای من مناسب است. من هنوز بسیار وحشتناک هستم ، اما همچنین شروع به فکر کردم ، شاید بتوانم در آن خوب باشم

این زندگی جدید چگونه شما را تغییر داده است؟

من در طول محاصره شش هفته بیرون نرفتم. حتی از ماشینم پیاده نشدم. من الان هر روز بیرون هستم ، بیشتر روز. از وقتی که برگشتم از کامپیوترم استفاده نکردم و زیاد تلویزیون نمی بینم. من طبیعت و محیط را بسیار عمیق تر می دانم – زیبایی و قدرت آن را.

هنوز می خوانی؟

بیشتر کارهایی که این روزها انجام می دهم رانندگی با تراکتور است. بسیار عالی است زیرا می توانم هر چقدر که می خواهم بخوانم. “Un bel dì vedremo” اثر “ماداما پروانه” یکی از آریاهای مورد علاقه من است و من آن را در وسط زمینی احاطه شده توسط درختان ، پرندگان و خاک شروع می کنم. چندین بار برای گاوها آواز خواندم. گاهی حشرات در دهانم پرواز می کنند.

به دیگر افرادی که احساس می کنند گیر کرده اند و می خواهند تغییری ایجاد کنند ، چه می گویید؟

هرکس مسیر متفاوتی دارد. در مورد من ، فقط به این دلیل که همه این کشاورزان دیگر تمام زندگی خود را انجام داده اند ، نتیجه ای نداشت من توانایی کشاورزی کمتر

اگر احساس می کنید گیر کرده اید ، صبور بودن و ناامید نشدن بسیار مهم است. هر کاری که انجام می دهید به شما تجربه ، مهارت ها و ابزارهایی را می دهد که هر کجا که می روید. در پایان ، من چیزی بسیار عمیق تر از آنچه که انتظار داشتم کشف کردم. گویی در همه زمانها ، در گذشته ، حال و آینده ، در میان اجدادم که قبلاً اینجا بوده اند و نسلهای بعدی که بعد از من خواهند آمد ، کار می کنم.

چیزی که دوست دارید در جوانی متفاوت انجام دهید؟

ای کاش 4H انجام می دادم.

مردم از تجربه شما چه می توانند بیاموزند؟

مردم همیشه می گویند: “دنبال اشتیاق خود باشید”. خوب ، من آن را امتحان کردم. من اپرا می خواندم. به هر حال ، این راهی نبود که من می خواستم زندگی ام را بگذرانم.

من تست های شخصیتی انجام دادم ، نمی دانم چند مورد است. هیچ چیز نمی گفت که من باید کشاورز باشم ، به جز آن صدای تکان دهنده کوچک که می گفت شاید بتوانم.


ما به دنبال افرادی هستیم که تصمیم بگیرند هیچ وقت برای تغییر دنده ، تغییر زندگی و دنبال کردن رویاهایشان دیر نیست. آیا ما نیاز داریم با شما یا کسی که می شناسید صحبت کنیم؟ داستان خود را به اشتراک بگذارید اینجابه

[ad_2]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *