Othello Saraiva de Carvalho ، 84 ساله ، درگذشت. شخصیت اصلی شورش پرتغالی ها

[ad_1]

اتللو سارایوا دو کاروالیو ، افسر ارتش پرتغال که در سازماندهی ارتش بدون خونریزی کشور دیکتاتوری کشورش در 1974 کمک کرد و بعداً به دلیل تحریک تروریسم به حبس محکوم شد ، در 25 ژوئیه در یک بیمارستان نظامی در لیسبون درگذشت. او 84 ساله بود.

مرگ وی توسط پسرش سرجیو تأیید شد که دلیل آن را ذکر نکرد ، اما گفت که پدرش مشکلات قلبی دارد.

آقای سارایوا دی کاروالیو ، که به طور گسترده ای با نام کوچک وی شهرت داشت ، یکی از افسرانی بود که در 25 آوریل 1974 سرنگونی دیکتاتوری راست پرتغال را برنامه ریزی و رهبری کرد و راه را برای بازگشت کشور به دموکراسی هموار کرد. این کودتا پس از آنکه شهروندان خوشحال تفنگ سربازان را با میخک قرمز تزئین کردند ، به نام انقلاب میخک شناخته شد.

انقلاب تا حد زیادی ناشی از نارضایتی در ارتش بود. رژیم نظامیان را مجبور به مبارزه با جنبش های استقلال آفریقا در کشورهای مستعمره آنگولا ، موزامبیک و گینه بیسائو کرد. پس از کودتا ، حکومت استعماری پرتغال به سرعت پایان یافت و سه کشور استقلال یافتند.

سپس حرفه آقای سارایوا دی کاروالیو کاملاً متفاوت پیش رفت. او به سیاست روی آورد و دو بار نامزد ریاست جمهوری شد و هر بار با قاطعیت شکست خورد. وی سپس مدتی را در زندان به اتهام ارتباط با یک گروه تروریستی چپ گرای محکوم کرد که به دنبال تضعیف دموکراسی ای است که زمانی از آن دفاع می کرد.

اوتلو نونو رومئو سارایوا د کاروالیو در 31 اوت 1936 در لورنسو مارکز (ماپوتو کنونی) ، پایتخت موزامبیک متولد شد. این نام از پدربزرگ اتللو ، که بازیگر بود ، گرفته شده است. مادرش ، فرناند آئوره Pegado Romão ، بود پرستار فیزیوتراپیست و عاشق تئاتر متولد گوا ، هند ، مستعمره سابق پرتغال پدرش ، ادواردو سارایوا د کاروالیو ، در اداره پست استعمار پرتغال کار می کرد.

آقای Saraiva de Carvalho پس از تحصیل در مدرسه ای در Lourenço Marques ، به لیسبون رفت تا در 1955 در آکادمی نظامی پرتغال ثبت نام کند. شش سال بعد ، او به عنوان ناخدا توپخانه در نبرد با چریکها به دنبال استقلال به آنگولا اعزام شد. سپس به گینه بیسائو اعزام شد تا عمدتا با چریکهای چپ در مبارزه برای استقلال در آنجا بجنگد.

پسرش سرجیو گفت ، آقای سارایوا دو کاروالیو قبلاً در حین بزرگ شدن در موزامبیک با جنبش های استقلال همدلی کرده بود. و او از تجربه خط مقدم خود در آفریقا متقاعد شد که دیکتاتوری استعماری چهار دهه ای پرتغال باید سرنگون شود.

پس از بازگشت به پرتغال در سال 1973 ، او با کودتا با افسران شورشی که خود را جنبش نیروهای مسلح می نامیدند ، برنامه ریزی کرد. انقلاب میخک آنها در کمتر از 24 ساعت به پایان رسید ، کمی بعد از نیمه شب هنگامی که یک ایستگاه رادیویی آهنگ چپ گراندولا را به عنوان علامتی برای شروع کودتا پخش کرد ، آغاز شد. عصر هنگامی پایان یافت که جنبش نیروهای مسلح تسلیم نخست وزیر مارچلو کائتانو ، که به پادگان نظامی در لیسبون پناهنده شده بود ، اعلام کرد.

با افزایش ناآرامی های اجتماعی و افزایش تنش های سیاسی ، آقای سارایوا دی کاروالیو به عنوان یک قهرمان ملی مورد ستایش قرار گرفت و به رهبری نیروهای امنیتی داخلی ارتقا یافت. محافظه کاران نگران بودند که پرتغال در میانه جنگ سرد به یک کشور کمونیستی تبدیل شود.

اما هنگامی که او سعی کرد موقعیت خود را به عنوان یک ناجی ملی به یک موفقیت سیاسی تبدیل کند ، موفق نشد. او در دو انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد ، ابتدا در سال 1976 ، زمانی که بعد از افسر نظامی دیگر ، آنتونیو رامالو ایانس ، دوم بود و چهار سال بعد ، زمانی که تنها 1.5 درصد آرا را به دست آورد.

در کاندیداتوری خود در سال 1980 ، او ائتلافی از گروه های کوچک سیاسی چپ افراطی را تشکیل داده بود و آن را قدرت وحدت ملی نامیدند. در همان سال ، گروه تروریستی موسوم به نیروهای مردمی در 25 آوریل ، یا FP-25 ، تشکیل شد و آقای Saraiva de Carvalho و ائتلافش از سوی مقامات به عنوان جبهه تهدید جدید تروریسم محلی متهم شدند. FP-25 پرتغال را بمباران کرد و مسئول کشتن 14 نفر در دهه 1980 بود.

با وجود اینکه وی دخالت در این گروه را تکذیب کرد ، آقای سارایوا دی کاروالیو در سال 1985 به اتهام “نویسنده روشنفکر” حملات تروریستی محاکمه شد. وی به 15 سال زندان محکوم شد ، اما پس از 5 سال آزاد شد. در سال 1996 ، پارلمان پرتغال به عفو او و چند تن دیگر که به دلیل فعالیت های FP-25 محکوم شده بودند رای داد. این عفوها توسط رئیس جمهور ماریو سوآرس به عنوان یک آشتی دموکراتیک تشویق شد.

نونو گونزالو پوکاس ، وکیل و ستون نویس روزنامه می گوید: “ما در مورد مردی صحبت می کنیم که نقش بسیار مهمی در پایان دیکتاتوری ایفا کرد ، اما سپس با خشونت با لیبرال دموکراسی مبارزه کرد.” کتاب در روند مبارزه با تروریسم با ایمیل مشخص شده است. او گفت ، اکثر پرتغالی ها می دانند که می توانند از اتللو به خاطر برخی چیزها تشکر کنند و او را به خاطر برخی چیزهای دیگر نبخشند.

پس از آزادی از زندان ، آقای سارایوا دی کاروالیو به دیدگاه های چپ خود پایبند بود و متاسف بود که انقلاب 1974 کشور را به دولت سوسیالیستی که او تصور می کرد ، تبدیل نکرد. در سال 2011 ، هنگامی که پرتغال مجبور شد کمک های بین المللی را در زمینه بحران بدهی اروپا بپذیرد ، وی از ارتش خواست تا این کار را انجام دهد. مسئولیت پذیری به جای اینکه به طلبکاران بین المللی اجازه دهد اقتصاد آن را شکل داده و حاکمیت پرتغال را تضعیف کنند.

پس از مرگ او ، برخی از افسران سابق که در انقلاب میخک شرکت کردند از دولت سوسیالیستی کنونی در کشور خواستند که روز عزای ملی اعلام کند. اما آنتونیو کاستا ، نخست وزیر این پیشنهاد را رد کرد و به خبرنگاران گفت که ادای احترام به آقای سارایوا دو کاروالیو در صورت تکذیب دیگر چهره های کلیدی انقلاب “سازگار” نخواهد بود.

مارسلو روبلو دی سوزا ، رئیس جمهور پرتغال در این باره گفت: “هنوز برای تاریخ زود است که درباره او از فاصله لازم قضاوت کنیم.” بیانیه.

علاوه بر پسرش ، آقای سارایوا دو کاروالیو توسط دخترش ماریا پائولا و همراهش ماریا فیلومنا مورائیس ، افسر زندان که در زندان در دهه 1980 ملاقات کرد ، جا ماند. دختر دیگری به نام کلودیا در 9 سالگی بر اثر بیماری مالاریا درگذشت. همسر وی ، دینا ماریا افونسو آلامبر ، که در سال 1960 با او ازدواج کرد ، در ماه دسامبر درگذشت.

[ad_2]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *